معنی فارسی carcrash
B2تصادف خودرو یا برخوردی است که بین خودروها یا با موانع احتمالی اتفاق میافتد.
An incident where vehicles collide with each other or an obstacle.
- NOUN
example
معنی(example):
عنوان گزارش یک تصادف بزرگ خودرو را در بزرگراه اعلام کرد.
مثال:
The headline reported a major carcrash on the highway.
معنی(example):
شاهدان توصیف کردند که تصادف خودرو صحنهای ترسناک بود.
مثال:
Witnesses described the carcrash as a terrifying scene.
معنی فارسی کلمه carcrash
:
تصادف خودرو یا برخوردی است که بین خودروها یا با موانع احتمالی اتفاق میافتد.