معنی فارسی card swipes

B1

حرکت کشیدن کارت از طریق دستگاهی که اطلاعات کارت را برای پردازش می‌خواند.

The action of sliding a card through a reader to initiate a transaction.

example
معنی(example):

دزد چندین بار کارت را در خودپرداز کشید.

مثال:

The thief made several card swipes at the ATM.

معنی(example):

کشیدن کارت در بسیاری از تراکنش‌های امروزی رایج است.

مثال:

Card swipes are common in many transactions today.

معنی فارسی کلمه card swipes

: معنی card swipes به فارسی

حرکت کشیدن کارت از طریق دستگاهی که اطلاعات کارت را برای پردازش می‌خواند.