معنی فارسی card-index

B1

فهرست کارتی، روشی است که در آن اطلاعات بر روی کارت‌ها نوشته و ساماندهی می‌شوند.

A format or method of organizing information on cards for efficient retrieval.

verb
معنی(verb):

To index (something) using index cards.

example
معنی(example):

من باید یک فهرست کارتی برای پروژه تحقیقاتی‌ام ایجاد کنم.

مثال:

I need to create a card-index for my research project.

معنی(example):

فهرست کارتی به عنوان یک ابزار مرجع مفید عمل می‌کند.

مثال:

The card-index serves as a useful reference tool.

معنی فارسی کلمه card-index

: معنی card-index به فارسی

فهرست کارتی، روشی است که در آن اطلاعات بر روی کارت‌ها نوشته و ساماندهی می‌شوند.