معنی فارسی cardgame

B1

بازی‌ای که با استفاده از کارت‌ها و قوانین خاصی انجام می‌شود.

A game played with cards, involving specific rules and objectives.

noun
معنی(noun):

Any of the many games played with playing cards.

example
معنی(example):

یک بازی کارتی می‌تواند توسط دو یا چند بازیکن انجام شود.

مثال:

A cardgame can be played by two or more players.

معنی(example):

این یک روش سرگرم‌کننده برای گذراندن وقت با خانواده است.

مثال:

It's a fun way to spend time with family.

معنی فارسی کلمه cardgame

: معنی cardgame به فارسی

بازی‌ای که با استفاده از کارت‌ها و قوانین خاصی انجام می‌شود.