معنی فارسی cardiacal
B2مربوط به قلب و عملکردهای آن.
Relating to the heart.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک در سمینار دربارهی سلامت قلبی صحبت کرد.
مثال:
The doctor discussed cardiacal health in the seminar.
معنی(example):
مشکلات قلبی میتوانند به مشکلات جدی سلامتی منجر شوند.
مثال:
Cardiacal issues can lead to serious health problems.
معنی فارسی کلمه cardiacal
:
مربوط به قلب و عملکردهای آن.