معنی فارسی cardiography
B2تکنیکهای تصویربرداری و ثبت فعالیتهای قلب.
The technique of recording the heart's electrical activity and imaging.
- NOUN
example
معنی(example):
کاردیوگرافی شامل تکنیکهای مختلفی برای تصویربرداری از قلب است.
مثال:
Cardiography involves various techniques for imaging the heart.
معنی(example):
تحول در کاردیولوژی به طرز چشمگیری تشخیص بیماریهای قلبی را بهبود بخشیده است.
مثال:
The evolution of cardiography has vastly improved heart disease diagnosis.
معنی فارسی کلمه cardiography
:
تکنیکهای تصویربرداری و ثبت فعالیتهای قلب.