معنی فارسی carefull
B2دقت، توجه و احتیاط در انجام کارها و اجتناب از اشتباه.
Taking care to avoid danger or mistakes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احتیاط کن که نوشیدنی را نریزی.
مثال:
Be careful not to spill the drink.
معنی(example):
او برنامههای دقیقی برای سفر تهیه کرد.
مثال:
She made careful plans for the trip.
معنی فارسی کلمه carefull
:
دقت، توجه و احتیاط در انجام کارها و اجتناب از اشتباه.