معنی فارسی caregiving
B1 /ˈkeəɡɪvɪŋ/مراقبت، فعالیتی که در آن فرد به دیگران کمک و حمایت میکند، به ویژه در زمینههای بهداشتی و درمانی.
The act of providing care, especially for the sick or elderly.
- noun
noun
معنی(noun):
The provision of healthcare services.
example
معنی(example):
مراقبت از دیگران میتواند شغل پاداشدهندهای باشد.
مثال:
Caregiving can be a rewarding job.
معنی(example):
بسیاری از مردم میابند که مراقبت از دیگران تجربهای معنیدار است.
مثال:
Many people find caregiving to be a meaningful experience.
معنی فارسی کلمه caregiving
:
مراقبت، فعالیتی که در آن فرد به دیگران کمک و حمایت میکند، به ویژه در زمینههای بهداشتی و درمانی.