معنی فارسی carfare
A2مقدار پولی که برای پرداخت هزینه سفر با خودرو یا وسایل نقلیه عمومی نیاز است.
The fare charged for a trip in a vehicle, often public transport.
- noun
noun
معنی(noun):
The passenger fare charged for riding on a streetcar or bus.
example
معنی(example):
هزینه تاکسی به شهر گران است.
مثال:
The carfare to the city is expensive.
معنی(example):
من فراموش کردم که پول کافی برای کرایه اتوبوس بیاورم.
مثال:
I forgot to bring enough carfare for the bus.
معنی فارسی کلمه carfare
:
مقدار پولی که برای پرداخت هزینه سفر با خودرو یا وسایل نقلیه عمومی نیاز است.