معنی فارسی caridean

B1

کاریدان به قسمتی از سخت‌پوستان اطلاق می‌شود که شامل میگوهای معمولی هستند.

Referring to or characteristic of the suborder Caridea, which includes shrimp and similar crustaceans.

example
معنی(example):

گونه‌های کاریدان معمولاً در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مثال:

Caridean species are often used in scientific research.

معنی(example):

خانواده کاریدان شامل بسیاری از میگوهای تجاری مهم است.

مثال:

The caridean family includes many commercially important shrimp.

معنی فارسی کلمه caridean

: معنی caridean به فارسی

کاریدان به قسمتی از سخت‌پوستان اطلاق می‌شود که شامل میگوهای معمولی هستند.