معنی فارسی carious
B2 /ˈkɛə.ɹi.əs/کاریا به نقاطی در دندان اشاره دارد که ناشی از فساد و پوسیدگی هستند و معمولاً به حرکات باکتری مربوط میشوند.
Pertaining to the decay or cavities in teeth, often due to dental caries.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having caries (bone or tooth decay); decayed, rotten.
example
معنی(example):
دندانپزشک گفت که دندانهای من دچار پوسیدگی هستند و نیاز به درمان دارند.
مثال:
The dentist said that I had carious teeth that needed treatment.
معنی(example):
ناحیههای پوسیده دندان ناشی از فساد باکتریها هستند.
مثال:
Carious regions in the tooth are caused by decay from bacteria.
معنی فارسی کلمه carious
:
کاریا به نقاطی در دندان اشاره دارد که ناشی از فساد و پوسیدگی هستند و معمولاً به حرکات باکتری مربوط میشوند.