معنی فارسی carless
B1بدون خودرو، به معنای زندگی در شرایطی است که از وسایل نقلیه موتوری استفاده نمیشود.
Living without a car.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زندگی بدون خودرو میتواند یک انتخاب دوستدار محیط زیست باشد.
مثال:
Living carless can be an eco-friendly choice.
معنی(example):
او سبک زندگی بدون خودرو را به منظور کاهش اثر کربن خود ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers a carless lifestyle to reduce her carbon footprint.
معنی فارسی کلمه carless
:
بدون خودرو، به معنای زندگی در شرایطی است که از وسایل نقلیه موتوری استفاده نمیشود.