معنی فارسی carmelitess
B1کارملتیس، زنی متعهد که اغلب در جوامع مذهبی قابل احترام است.
A dedicated woman often revered in religious communities.
- NOUN
example
معنی(example):
کارملتیس به خاطر فداکاریاش مورد احترام بود.
مثال:
The carmelitess was revered for her dedication.
معنی(example):
بسیاری در زمانهای دشوار به دنبال حکمت کارملتیس میروند.
مثال:
Many seek the wisdom of a carmelitess in times of trouble.
معنی فارسی کلمه carmelitess
:
کارملتیس، زنی متعهد که اغلب در جوامع مذهبی قابل احترام است.