معنی فارسی carnie

B1

کارمند نمایش، فردی که در کارناوال‌ها و نمایش‌ها کار می‌کند.

A person who works at a carnival or fair.

noun
معنی(noun):

A person who works in a carnival (often one who uses exaggerated showmanship or fraud).

معنی(noun):

The jargon used by carnival workers.

معنی(noun):

A carnival.

example
معنی(example):

کارمند نمایش گفت که درباره سواره‌های مختلف در نمایش.

مثال:

The carnie told us about the different rides at the fair.

معنی(example):

هر تابستان، یک کارمند نمایش به شهر می‌آید تا کارناوال را راه‌اندازی کند.

مثال:

Every summer, a carnie comes to town to set up the carnival.

معنی فارسی کلمه carnie

: معنی carnie به فارسی

کارمند نمایش، فردی که در کارناوال‌ها و نمایش‌ها کار می‌کند.