معنی فارسی carniest
B1کارنیترین، اصطلاحی برای توصیف فردی است که حقهها یا نمایشی جذاب و سرگرمکننده دارد.
The most skilled or entertaining person involved in the carnival or fair, often in charge of games or attractions.
- NOUN
example
معنی(example):
شخص کارنیترین در نمایشگاه معمولاً کسی است که بازیهای هیجانانگیز بیشتری دارد.
مثال:
The carniest person at the fair is usually the one with the most exciting games.
معنی(example):
او کارنیترین اپراتور بود، که با شخصیت پر جنب و جوش خود جمعیت را جذب میکرد.
مثال:
He was the carniest operator, bringing in the crowds with his vibrant personality.
معنی فارسی کلمه carniest
:
کارنیترین، اصطلاحی برای توصیف فردی است که حقهها یا نمایشی جذاب و سرگرمکننده دارد.