معنی فارسی caroid
B2کاروئید، ساختارهایی در انواع خاصی از ماهیها که معمولا به چهره و شکل بدن آنها مرتبط است.
A term referring to a body structure in certain fish, often associated with their morphology.
- NOUN
example
معنی(example):
کاروئید ساختاری مرتبط با انواع خاصی از ماهیها است.
مثال:
A caroid is a structure related to certain types of fish.
معنی(example):
دانشمندان آناتومی کاروئید را برای درک عملکرد آن مطالعه کردند.
مثال:
Scientists studied the caroid anatomy to understand its function.
معنی فارسی کلمه caroid
:
کاروئید، ساختارهایی در انواع خاصی از ماهیها که معمولا به چهره و شکل بدن آنها مرتبط است.