معنی فارسی carolingian
B2کارولینگین، مربوط به یک امپراتوری بزرگ در اروپا در قرون وسطی که به نام سلسله کارولینگها شناخته میشود.
Relating to the Carolingian dynasty, a Frankish royal family that ruled over much of Western Europe during the early Middle Ages.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
امپراتوری کارولینگین یک نهاد سیاسی مهم در اروپا در قرون وسطی بود.
مثال:
The Carolingian Empire was a significant political entity in medieval Europe.
معنی(example):
او در دوره تاریخ خود به مطالعه رنسانس کارولینگین پرداخت.
مثال:
He studied the Carolingian Renaissance during his history course.
معنی فارسی کلمه carolingian
:
کارولینگین، مربوط به یک امپراتوری بزرگ در اروپا در قرون وسطی که به نام سلسله کارولینگها شناخته میشود.