معنی فارسی carot
B1کاروت، شریان اصلی که خون را به مغز و صورت میرساند.
The main artery that supplies blood to the brain and face.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک کاروت من را برای هر گونه مشکلی بررسی کرد.
مثال:
The doctor checked my carot for any issues.
معنی(example):
یک کاروت سالم برای گردش خون مناسب حیاتی است.
مثال:
A healthy carot is vital for proper blood circulation.
معنی فارسی کلمه carot
:
کاروت، شریان اصلی که خون را به مغز و صورت میرساند.