معنی فارسی carpal
B1 /ˈkɑː(ɹ)pəl/کارپال به استخوانهای مچ دست اشاره دارد که در ساختار کلی دست نقش دارند.
Relating to the carpus or wrist area of the body.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Any of the eight bones of the wrist (carpus).
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to the carpus.
example
معنی(example):
استخوانهای کارپال دست را به مچ دست متصل میکنند.
مثال:
The carpal bones connect the hand to the wrist.
معنی(example):
او پس از ساعتها تایپ احساس درد در ناحیه کارپال کرد.
مثال:
She felt pain in her carpal area after long hours of typing.
معنی فارسی کلمه carpal
:
کارپال به استخوانهای مچ دست اشاره دارد که در ساختار کلی دست نقش دارند.