معنی فارسی carpognia
B2کارپوگنیا به ساختارهای تولید مثلی مؤنث در برخی گیاهان و جلبکها اشاره دارد.
The female reproductive organ in certain types of algae and plants.
- NOUN
example
معنی(example):
کارپوگنیا ساختار تولید مثل مؤنث در برخی جلبکها است.
مثال:
Carpognia is the female reproductive structure in certain algae.
معنی(example):
در گونههای خاص، کارپوگنیا نقش حیاتی در تولید مثل ایفا میکند.
مثال:
In specific species, carpognia plays a vital role in reproduction.
معنی فارسی کلمه carpognia
:
کارپوگنیا به ساختارهای تولید مثلی مؤنث در برخی گیاهان و جلبکها اشاره دارد.