معنی فارسی carpool
A2اشتراک‌گذاری یک وسیله نقلیه با دیگران به منظور کاهش هزینه و ترافیک.
The practice of sharing a car journey with others.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An arrangement whereby several people travel together in the same car in order to save costs, reduce pollution etc.
معنی(noun):
The group of people who participate in such a pool.
verb
معنی(verb):
To travel together in such a pool.
example
معنی(example):
ما تصمیم گرفتیم با هم ماشین‌سواری کنیم تا در هزینه بنزین صرفه‌جویی کنیم.
مثال:
We decided to carpool to save money on gas.
معنی(example):
ماشین‌سواری مشترک باعث کاهش ترافیک می‌شود.
مثال:
Carpooling reduces traffic congestion.
معنی فارسی کلمه carpool
:
اشتراک‌گذاری یک وسیله نقلیه با دیگران به منظور کاهش هزینه و ترافیک.
