معنی فارسی carpooling

B1

سفر مشترک با اتومبیل، عملی است که در آن چند نفر به طور مشترک با یک خودرو به مقصدی سفر می‌کنند تا هزینه‌ها و ترافیک را کاهش دهند.

The practice of sharing a car journey with others to reduce expenses and traffic.

verb
معنی(verb):

To travel together in such a pool.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم برای صرفه‌جویی در هزینه بنزین، با هم ماشین‌سواری کنیم.

مثال:

We decided to go carpooling to save money on gas.

معنی(example):

ماشین‌سواری می‌تواند برای محیط زیست مفید باشد.

مثال:

Carpooling can be beneficial for the environment.

معنی فارسی کلمه carpooling

: معنی carpooling به فارسی

سفر مشترک با اتومبیل، عملی است که در آن چند نفر به طور مشترک با یک خودرو به مقصدی سفر می‌کنند تا هزینه‌ها و ترافیک را کاهش دهند.