معنی فارسی carpophagous
B1کارپوفاگوس، چیزی که به خوردن میوهها میپردازد.
Referring to organisms that primarily eat fruits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای کارپوفاگوس زیستگاههایی با میوههای فراوان را ترجیح میدهند.
مثال:
The carpophagous species prefer habitats with abundant fruits.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات کارپوفاگوس به در دسترس بودن میوههای فصلی وابسته هستند.
مثال:
Many carpophagous animals rely on seasonal fruit availability.
معنی فارسی کلمه carpophagous
:
کارپوفاگوس، چیزی که به خوردن میوهها میپردازد.