معنی فارسی carrageen

B1 /ˈkɛɹəˌɡin/

نوعی جلبک دریایی که معمولاً در غذاها به عنوان یک غلظت‌دهنده به کار می‌رود.

A type of red seaweed that is used especially as a thickening or gelling agent in food.

noun
معنی(noun):

Irish moss (Chondrus crispus)

example
معنی(example):

کَراجین نوعی جلبک دریایی است که در آشپزی استفاده می‌شود.

مثال:

Carrageen is a type of seaweed used in cooking.

معنی(example):

شما می‌توانید کَراجین را در برخی دسرها به عنوان غلظت‌دهنده پیدا کنید.

مثال:

You can find carrageen in some desserts as a thickening agent.

معنی فارسی کلمه carrageen

: معنی carrageen به فارسی

نوعی جلبک دریایی که معمولاً در غذاها به عنوان یک غلظت‌دهنده به کار می‌رود.