معنی فارسی carriageless
B1بدون کالسکه، به معنای عدم استفاده از وسایل نقلیه سنتی برای حمل و نقل.
Without a carriage; lacking a transport vehicle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این خودرو به گونهای طراحی شده است که بدون کالسکه باشد تا سواری نرمی داشته باشد.
مثال:
The car was designed to be carriageless for a smoother ride.
معنی(example):
او یک دوچرخه بدون کالسکه را برای مدیریت آسانتر ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers a carriageless bike for easier handling.
معنی فارسی کلمه carriageless
:
بدون کالسکه، به معنای عدم استفاده از وسایل نقلیه سنتی برای حمل و نقل.