معنی فارسی carroming
B1کارامینگ به عمل ضربه زدن به سکههای روی صفحه کاروم اشاره دارد که در آن هدف قرار دادن سکهها به داخل حفرهها است.
The act of striking pieces in the game of carrom to score points by getting them into corner pockets.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در جمع خانوادگی از کارامینگ لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed carroming during the family gathering.
معنی(example):
کارامینگ یک بازی محبوب در اماکن داخلی در بسیاری از کشورها است.
مثال:
Carroming is a popular indoor game in many countries.
معنی فارسی کلمه carroming
:
کارامینگ به عمل ضربه زدن به سکههای روی صفحه کاروم اشاره دارد که در آن هدف قرار دادن سکهها به داخل حفرهها است.