معنی فارسی carryings
B2بارها، اشیاء یا مسئولیتهایی که باید حمل شوند، میتواند به طور فیزیکی یا معنوی باشد.
Items or responsibilities that one is required to carry, applicable in both physical and metaphorical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
بارهای روز سنگین و طاقتفرسا بودند.
مثال:
The carryings of the day were heavy and burdensome.
معنی(example):
او در مورد بارهایی که بر دوش میکشید صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the carryings that weighed on his mind.
معنی فارسی کلمه carryings
:
بارها، اشیاء یا مسئولیتهایی که باید حمل شوند، میتواند به طور فیزیکی یا معنوی باشد.