معنی فارسی carthusian

B2

کارتوژی به نوعی از رهبانیت مربوط به راهبان کارتوژی اشاره دارد که به زندگی انزوا و راز و پختگی روحی می‌پردازند.

Relating to the Carthusian order of monks, emphasizing asceticism and contemplation.

example
معنی(example):

راهبان کارتوژین یک زندگی با سکوت و تنهایی سخت دارند.

مثال:

The Carthusian monks live a life of strict silence and solitude.

معنی(example):

روش‌های کارتوژی تشویق به مدیتیشن عمیق و تأمل می‌کنند.

مثال:

Carthusian practices encourage deep meditation and reflection.

معنی فارسی کلمه carthusian

: معنی carthusian به فارسی

کارتوژی به نوعی از رهبانیت مربوط به راهبان کارتوژی اشاره دارد که به زندگی انزوا و راز و پختگی روحی می‌پردازند.