معنی فارسی cartmaking

B1

فرایند یا هنر ساخت آنچه که به عنوان کارت یا واگن شناخته می‌شود.

The process or craft of making carts.

example
معنی(example):

ساخت کارت یک هنر سنتی است که هنوز هم امروز انجام می‌شود.

مثال:

Cartmaking is a traditional craft that is still practiced today.

معنی(example):

او ساخت کارت را از پدربزرگش یاد گرفت.

مثال:

He learned cartmaking from his grandfather.

معنی فارسی کلمه cartmaking

: معنی cartmaking به فارسی

فرایند یا هنر ساخت آنچه که به عنوان کارت یا واگن شناخته می‌شود.