معنی فارسی cartop

B1

قسمت بالایی یک وسیله نقلیه، مانند خودرو، که معمولاً برای حمل بار استفاده می‌شود.

The top part of a vehicle, often used for carrying items.

example
معنی(example):

او چمدان‌ها را روی سقف خودرو گذاشت.

مثال:

He placed the luggage on the cartop of the car.

معنی(example):

سقف خودرو با جعبه‌ها برای جابجایی بارگذاری شده بود.

مثال:

The cartop was loaded with boxes for the move.

معنی فارسی کلمه cartop

: معنی cartop به فارسی

قسمت بالایی یک وسیله نقلیه، مانند خودرو، که معمولاً برای حمل بار استفاده می‌شود.