معنی فارسی caruncles

B2

کارانکل‌ها زائده‌های گوشتی کوچکی هستند که در برخی گونه‌ها وجود دارند و نقش‌های مختلفی مانند پخش بذر را ایفا می‌کنند.

Caruncles is the plural form referring to small flesh-like projections that occur in various organisms.

noun
معنی(noun):

A small, fleshy excrescence that is a normal part of an animal's anatomy.

معنی(noun):

A similar excrescence near the hilum of some seeds.

example
معنی(example):

در آناتومی، کارانکل‌ها برآمدگی‌های گوشتی کوچکی هستند.

مثال:

In anatomy, caruncles are small fleshy projections.

معنی(example):

برخی از گیاهان دارای کارانکل‌هایی هستند که به پخش بذر کمک می‌کنند.

مثال:

Some plants have caruncles that help with seed dispersal.

معنی فارسی کلمه caruncles

: معنی caruncles به فارسی

کارانکل‌ها زائده‌های گوشتی کوچکی هستند که در برخی گونه‌ها وجود دارند و نقش‌های مختلفی مانند پخش بذر را ایفا می‌کنند.