معنی فارسی cascaron
B1تخممرغهای خالی با کاغذ رنگی یا برشریز که معمولاً در جشنها شکسته میشوند.
Hollow eggs filled with confetti that are typically broken at celebrations.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان در طول جشن کاسکارونهای پر از برشریز را میشکنند.
مثال:
Children break cascarones filled with confetti during the festival.
معنی(example):
ساختن کاسکارونها یک فعالیت سرگرمکننده برای مهمانیها است.
مثال:
Making cascarones is a fun activity for parties.
معنی فارسی کلمه cascaron
:
تخممرغهای خالی با کاغذ رنگی یا برشریز که معمولاً در جشنها شکسته میشوند.