معنی فارسی case-knife
B1چاقویی با تیغهای قابل جمع شدن که معمولاً توسط کارگران یا در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
A folding knife designed for practical tasks, often carried for utility purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
او همیشه یک چاقوی کیس را برای کارش حمل میکند.
مثال:
He always carries a case-knife for his work.
معنی(example):
چاقوی کیس برای کارهایی که باید انجام میداد، مفید بود.
مثال:
The case-knife was useful for the tasks he had to do.
معنی فارسی کلمه case-knife
:
چاقویی با تیغهای قابل جمع شدن که معمولاً توسط کارگران یا در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرد.