معنی فارسی casefy
B1به معنای سازماندهی یا دستهبندی چیزی به طوری که مدیریت آن آسانتر شود.
To organize or categorize something systematically.
- VERB
example
معنی(example):
توسعهدهندگان تصمیم گرفتند نرمافزار جدید را برای سازماندهی بهتر کاسهای کنند.
مثال:
Developers decided to casefy the new software for better organization.
معنی(example):
کاسهای کردن کد به این معنی است که آن را به قسمتهای قابل مدیریت تقسیم کنید.
مثال:
To casefy your code means to organize it into manageable sections.
معنی فارسی کلمه casefy
:
به معنای سازماندهی یا دستهبندی چیزی به طوری که مدیریت آن آسانتر شود.