معنی فارسی cash-point
B1معنی اصطلاح مکان یا دستگاهی که پول نقد برداشت میشود.
A location or machine where cash can be withdrawn.
- NOUN
example
معنی(example):
نزدیکترین دستگاه خودپرداز درست در گوشه خیابان است.
مثال:
The nearest cash-point is just around the corner.
معنی(example):
او به دستگاه خودپرداز رفت تا مقداری پول برداشت کند.
مثال:
He went to the cash-point to withdraw some money.
معنی فارسی کلمه cash-point
:
معنی اصطلاح مکان یا دستگاهی که پول نقد برداشت میشود.