معنی فارسی cashboy

B1

پسر پولی، کسی است که مسئول دریافت و مدیریت پول در یک فروشگاه یا مکان دیگر است.

A young person, often employed in a retail setting, responsible for handling cash transactions.

example
معنی(example):

پسر پولی به مشتریان در خریدهایشان کمک کرد.

مثال:

The cashboy helped customers with their purchases.

معنی(example):

در فروشگاه، پسر پولی به صندوق رسیدگی کرد.

مثال:

At the store, the cashboy took care of the cash register.

معنی فارسی کلمه cashboy

: معنی cashboy به فارسی

پسر پولی، کسی است که مسئول دریافت و مدیریت پول در یک فروشگاه یا مکان دیگر است.