معنی فارسی cashcow
B1cashcow به معنای منبع درآمد پایدار و انبوهی است که بدون نیاز به هزینههای بالای نگهداری، سود فراوانی تولید میکند.
A business or product that generates a steady income with minimal cost.
- OTHER
example
معنی(example):
یک cashcow کسبوکاری است که با صرف تلاش کم، درآمد زیادی ایجاد میکند.
مثال:
A cashcow is a business that brings in a lot of money with little effort.
معنی(example):
محصول نرمافزاری شرکت برای آنها تبدیل به یک cashcow شده است.
مثال:
The company's software product has become a cashcow for them.
معنی فارسی کلمه cashcow
:
cashcow به معنای منبع درآمد پایدار و انبوهی است که بدون نیاز به هزینههای بالای نگهداری، سود فراوانی تولید میکند.