معنی فارسی cashiered

B2

برکنار شده، زمانی که شخصی از موقعیت شغلی خود به خاطر خطا یا تخلفی از کار اخراج می‌شود.

To be dismissed from a job, often due to unacceptable behavior.

verb
معنی(verb):

To dismiss (someone, especially military personnel) from service

معنی(verb):

To discard, put away

معنی(verb):

To annul

example
معنی(example):

او به خاطر رفتار ناپسند از شغلش برکنار شد.

مثال:

He was cashiered from his job due to misconduct.

معنی(example):

در برخی موارد، کارکنان می‌توانند به دلیل تخلفات جدی برکنار شوند.

مثال:

In some cases, employees can be cashiered for serious violations.

معنی فارسی کلمه cashiered

: معنی cashiered به فارسی

برکنار شده، زمانی که شخصی از موقعیت شغلی خود به خاطر خطا یا تخلفی از کار اخراج می‌شود.