معنی فارسی cassocked

B1

کاسک‌پوش به کسی اطلاق می‌شود که لباس دینی خاصی به نام کاسک می‌پوشد، اغلب کشیشان و شخصیت‌های مذهبی.

Clothed in a cassock, a long, black robe worn by clergy.

example
معنی(example):

کشیش در طول مراسم یک ردا با کاسک پوشیده بود.

مثال:

The priest wore a cassocked robe during the ceremony.

معنی(example):

در فیلم قدیمی، شخصیت کاسک‌پوش از خیابان‌ها عبور کرد.

مثال:

In the old movie, the cassocked figure walked through the streets.

معنی فارسی کلمه cassocked

: معنی cassocked به فارسی

کاسک‌پوش به کسی اطلاق می‌شود که لباس دینی خاصی به نام کاسک می‌پوشد، اغلب کشیشان و شخصیت‌های مذهبی.