معنی فارسی cast one's mind back

B2

به یاد آوردن یا فکر کردن به چیزی در گذشته.

To think about something from the past.

example
معنی(example):

او باید به گذشته‌اش فکر کند تا روزهای کودکی‌اش را به خاطر بیاورد.

مثال:

She had to cast her mind back to remember her childhood.

معنی(example):

وقتی به گذشته برمی‌گردم، یاد روزهای خوشی که در ساحل داشتیم می‌افتم.

مثال:

When I cast my mind back, I remember the fun we had at the beach.

معنی فارسی کلمه cast one's mind back

:

به یاد آوردن یا فکر کردن به چیزی در گذشته.