معنی فارسی casterless
B1بدون چرخ، به معنای عدم وجود وسایل گردان در زیر.
Without wheels or casters, typically referring to furniture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی جدید بدون چرخ برای ثبات بهتر بود.
مثال:
The new design was casterless for better stability.
معنی(example):
آنها گزینه بدون چرخ برای میز را ترجیح دادند تا از حرکت آن جلوگیری کنند.
مثال:
They preferred a casterless option for the table to prevent it from moving.
معنی فارسی کلمه casterless
:
بدون چرخ، به معنای عدم وجود وسایل گردان در زیر.