معنی فارسی casting vote
B1رأی نهایی، رأیی که در صورت تساوی برای تعیین برنده یا نتیجه مشترک استفاده میشود.
The deciding vote, particularly in the event of a tie.
- noun
noun
معنی(noun):
A vote made by the leader or chair of a group, in the event of a deadlock
example
معنی(example):
شهردار رأی نهایی را برای تعیین نتیجه داشت.
مثال:
The mayor had the casting vote to decide the outcome.
معنی(example):
در صورت تساوی، رئیس رأی نهایی را داد.
مثال:
In the event of a tie, the chairperson cast the casting vote.
معنی فارسی کلمه casting vote
:
رأی نهایی، رأیی که در صورت تساوی برای تعیین برنده یا نتیجه مشترک استفاده میشود.