معنی فارسی castlewise
B1به معنای مرتبط با قلعه یا بهطور خاص دربارهٔ قلعه صحبت کردن.
In a manner related to a castle.
- ADVERB
example
معنی(example):
او دربارهٔ تاریخ قلعه بهشیوهٔ قلعه صحبت کرد.
مثال:
He spoke castlewise about the history of the fortress.
معنی(example):
کمیته بهشیوهٔ قلعه جمع شد تا دربارهٔ بازسازیها بحث کند.
مثال:
The committee met castlewise to discuss renovations.
معنی فارسی کلمه castlewise
:
به معنای مرتبط با قلعه یا بهطور خاص دربارهٔ قلعه صحبت کردن.