معنی فارسی casualness
B1راحتی و غیررسمی بودن، احساسی که در یک محیط بیتکلف و خودمانی تجربه میشود.
The quality of being relaxed and informal.
- NOUN
example
معنی(example):
او از راحتی جمع شدن لذت برد.
مثال:
She enjoyed the casualness of the gathering.
معنی(example):
راحتی لباسهای او باعث شد احساس راحتی کند.
مثال:
The casualness of his clothes made him feel comfortable.
معنی فارسی کلمه casualness
:
راحتی و غیررسمی بودن، احساسی که در یک محیط بیتکلف و خودمانی تجربه میشود.