معنی فارسی casuistess

B1

کاسویستیسی، شخصی است که به تطبیق اصول اخلاقی با شرایط خاص می‌پردازد.

A female practitioner of casuistry, often involved in moral reasoning and ethics.

example
معنی(example):

کاسویستیسی به خاطر استدلال‌های هوشمندانه‌اش در مواقع پیچیده اخلاقی شناخته شده بود.

مثال:

The casuistess was known for her clever reasoning in complex ethical situations.

معنی(example):

بسیاری از کاسویستیسی‌ها در بحث‌های فلسفی نقش‌های مهمی داشتند.

مثال:

Many casuistesses played important roles in philosophical debates.

معنی فارسی کلمه casuistess

: معنی casuistess به فارسی

کاسویستیسی، شخصی است که به تطبیق اصول اخلاقی با شرایط خاص می‌پردازد.