معنی فارسی cat-called

B1

به صدای زشتی که به سمت شخصی در یک موقعیت عمومی پرتاب می‌شود اشاره دارد.

The past participle of catcall; having received a sexual remark in public.

example
معنی(example):

او در کنسرت مورد قیافه‌ای قرار گرفت.

مثال:

He was cat-called at the concert.

معنی(example):

مورد قیافه‌ای قرار گرفتن می‌تواند برای بسیاری ناخوشایند باشد.

مثال:

Being cat-called can be uncomfortable for many.

معنی فارسی کلمه cat-called

: معنی cat-called به فارسی

به صدای زشتی که به سمت شخصی در یک موقعیت عمومی پرتاب می‌شود اشاره دارد.