معنی فارسی cat-sitting
B1مراقبت کردن از گربه، شامل نظارت و توجه به گربه در زمانی است که صاحب آن در دسترس نیست.
The activity of caring for a cat, including feeding and playing, while the owner is away.
- verb
verb
معنی(verb):
To babysit for (take care of) a cat.
example
معنی(example):
مراقبت از گربه نیاز به صبر و زمان بازی زیادی دارد.
مثال:
Cat-sitting requires patience and a lot of playtime.
معنی(example):
او از مراقبت از گربههای همسایهاش هنگام سفرشان لذت میبرد.
مثال:
She enjoys cat-sitting for her neighbors when they travel.
معنی فارسی کلمه cat-sitting
:
مراقبت کردن از گربه، شامل نظارت و توجه به گربه در زمانی است که صاحب آن در دسترس نیست.