معنی فارسی catalogued

B1

فعل کاتالوگ کردن به معنای سازمان‌دهی و ثبت اطلاعات مربوط به اقلام یا محصولات است.

To make a systematic list or record of items.

verb
معنی(verb):

To put into a catalogue.

معنی(verb):

To make a catalogue of.

معنی(verb):

To add items (e.g. books) to an existing catalogue.

example
معنی(example):

موزه تمام نمایشگاه‌های خود را کاتالوگ کرده است.

مثال:

The museum has catalogued all of its exhibits.

معنی(example):

او گل‌های باغش را برای مرجع آسان کاتالوگ کرد.

مثال:

She catalogued the flowers in her garden for easy reference.

معنی فارسی کلمه catalogued

: معنی catalogued به فارسی

فعل کاتالوگ کردن به معنای سازمان‌دهی و ثبت اطلاعات مربوط به اقلام یا محصولات است.