معنی فارسی catamnesis
B1کاتامنسس، به معنای بازخوانی یا تجزیه و تحلیل تجربیات گذشته.
A process of recollection or analysis of past experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
این درمان شامل کاتامنسس برای درک گذشته است.
مثال:
The therapy involves catamnesis to understand the past.
معنی(example):
او یک کاتامنسس از خاطرات کودکیاش نوشت.
مثال:
She wrote a catamnesis of her childhood memories.
معنی فارسی کلمه catamnesis
:
کاتامنسس، به معنای بازخوانی یا تجزیه و تحلیل تجربیات گذشته.