معنی فارسی cataplasm
B1کاتاپلاسم، نوعی پماد یا ضماد است که بر روی پوست گذاشته میشود تا درد یا التهاب را تسکین دهد.
A medicinal paste applied to the body to relieve pain or inflammation.
- noun
noun
معنی(noun):
A poultice or plaster, spread over one's skin as medical treatment.
example
معنی(example):
پزشک استفاده از کاتاپلاسم را برای تسکین درد توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended a cataplasm to soothe the pain.
معنی(example):
او یک کاتاپلاسم گرم بر روی عضلات دردناک خود قرار داد.
مثال:
She applied a warm cataplasm over her sore muscles.
معنی فارسی کلمه cataplasm
:
کاتاپلاسم، نوعی پماد یا ضماد است که بر روی پوست گذاشته میشود تا درد یا التهاب را تسکین دهد.